آرام دختري 5 ساله است كه چند وقتي است حرفهاي عجيب و غريبي ميزند. مثلا ميگويد كه گربه دوچرخهاش را خراب كرده! اگر از او بپرسم چرا دندانهايت را مسواك نميزني ميگويد، مربي مهدكودكشان گفته نبايد دندانهايشان را مسواك بزنند! خوب اين مسائل براي من قابل تشخيص است و ميفهمم كه دخترم دروغ ميگويد ولي در مورد خيلي چيزهاي ديگر نميتوانم واقعيت حرفهايش را بفهمم. به علاوه، نگران دروغگويي او هم هستم. چرا آرام، دروغ ميگويد و براي درست شدن اين رفتار او چه بايد بكنم؟
دروغگويي طبيعي است؟
بچهها به دلايل مختلفي دروغ ميگويند. در بسياري از موارد اين رفتار، تنها بخشي از روند طبيعي رشد آنهاست. همه بچهها گاهگاهي دروغ ميگويند. اما براي اينكه بدانيد با دروغگويي آنها چطور برخورد كنيد بايد به سن آنها توجه كنيد. علاوه بر آن، برخورد شما به موقعيت خاص و موضوعي كه كودك در مورد آن دروغ گفته و قوانيني كه براي خانواده خودتان درنظر گرفتهايد هم بستگي دارد.
قصههاي دروغي
كودكان پيشدبستاني از خودشان داستانهايي را سر هم ميكنند كه حقيقت ندارند يا چيزهايي را كه واقعا اتفاق افتاده بسيار بزرگ و اغراقآميز تعريف ميكنند. در اين سن، بچهها در اوج خيالبافي هستند و هنوز كاملا تفاوت بين خيالها و واقعيت را نميدانند. كودك معمولا چيزي راتعريف ميكند كه واقعا دوست دارد اتفاق بيفتد. وقتي كودك شما از اين قبيل داستانها تعريف ميكند، 2گونه ميتوانيد عكسالعمل نشان دهيد: نخست اينكه فقط گوش كنيد و هيچ حرفي درباره راست يا دروغ بودن ماجرا نزنيد و دوم اينكه سعي كنيد، كمي واقعيت به داستان كودكتان اضافه كنيد: مثلا اگر پسرتان ميگويد من ميتوانم با دوچرخهام از اينجا تا دريا بروم، بگوييد:«دوست داري كه بتواني بروي. مگه نه؟»
چرا پيشدبستانيها دروغ ميگويند؟
دروغ گفتن در بين بچههاي پيشدبستاني بسيار شايع است. كودكان در اين سن حتي نميدانند كه دروغ گفتن كار بدي است و به همين دليل والدين در اين سن نبايد كودكان را به دليل دروغ گفتن تنبيه كنند. برعكس بايد از اين فرصت براي آموزش اين موضوع كه دروغگويي كاري اشتباه است، براي كودك استفاده كنند.
وقتي ميفهمند دروغگويي اشتباه است
وقتي بچهها به سن مدرسه نزديك ميشوند، يعني از 6، 7 سالگي، ديگر كاملا ميفهمند كه دروغگويي كار نادرستي است. در اين زمان كمكم بايد با آنها جديتر برخورد كنيد و اصول و قوانين روشني براي راستگويي در خانه وضع كنيد. در اين سن، حتي ميتوانيد از سياست تنبيه و تشويق براي راستگويي فرزندتان استفاده كنيد. بچهها در اين سن به چند دليل دروغ ميگويند:
براي فرار از تنبيه: بسيار پيش ميآيد كه بچهها كار نادرستي كردهاند و براي اينكه از تنبيه دنبال آن فرار كنند، دروغ ميگويند.
براي تاثير گذاشتن روي ديگران: ممكن است بچهها براي خوب جلوه دادن خودشان، داستاني را مثل بچههاي پيشدبستاني سر هم كنند يا حقيقت را اغراقآميز جلوه دهند. آنها همچنين از اين شيوه براي جلب توجه و تشويق ديگران استفاده ميكنند.
براي به دست آوردن چيزي كه ميخواهند.
براي دفاع از ديگران: در اين سن بچهها بسيار نسبت به دوستان و اعضاي خانواده وفادار هستند و براي اينكه از آنها دفاع كنند، دروغ ميگويند.
براي اينكه ميبينند والدين دروغ ميگويند: وقتي بچهها شاهد دروغ گفتن بزرگترها، به ويژه افراد مهمي مثل والدين و معلمشان هستند، خودشان نيز به دروغگويي رو ميآورند.
چطور بفهميم بچهها دروغ ميگويند؟
اينكه بفهميد چه وقت فرزندتان راست ميگويد و چه وقت دروغ، چندان كار سادهاي نيست اما نشانههايي وجود دارد كه با كمك آنها ميتوانيد اين موضوع را تشخيص دهيد:
حالت چهره: وقتي كودك راست ميگويد، حالت چهرهاش آرام و عادي است، در حالي كه موقع دروغ گفتن اضطراب دارد و اين اضطراب در چهره آنها ميتواند مشخص باشد.
واضح بودن جملات: بايد به آنچه فرزندتان ميگويد، كاملا گوش دهيد. وقتي كودك دروغ ميگويد، جملاتش نامفهوم و باورنكردني هستند و با يكديگر همخواني ندارند.
پاسخهاي ناگهاني: وقتي بچهها دروغ ميگويند، همان لحظه داستان را ميسازند و بنابراين نوعي شتابزدگي در پاسخهاي آنها ديده ميشود، اگر ميخواهيد حقيقت را بدانيد، چند سوال اضافهتر بپرسيد.
دروغهاي مصلحتي!
يكي ديگر از دلايل دروغگويي بچهها در اين سن، آن است كه به آنچه ميخواهند برسند يا از چيزي كه دوستش ندارند، فرار كنند. به عبارتي، آنها مانند آدمبزرگها براي رسيدن به منفعتشان دروغ ميگويند! اما تفاوت آنها با آدمبزرگها اين است كه نميدانند اين كار اشتباه است. در چنين موقعيتهايي نبايد بيش از حد عكسالعمل نشان دهيد بلكه بايد به كودكتان بگوييد اين كار اشتباه است و گفتن حقيقت مهمتر از همه چيز است. با وجود آنكه در اين سن، بچهها نميدانند دروغگويي اشتباه است اما شما بايد از اين فرصت براي آموزش آنها استفاده كنيد. به كودكتان بگوييد از اينكه او به شما راست ميگويد خوشحال هستيد و او را تشويق به راستگويي كنيد.
راه چاره چيست؟
براي اينكه عادت كودكتان به دروغگويي را از بين ببريد، بايد چند نكته را رعايت كنيد:
با او دوست باشيد: بچههايي كه رابطه خوب و صادقانهاي با والدين خود دارند، كمتر دروغ ميگويند.
با دروغ برخورد كنيد: بايد قوانين روشني براي راستگويي و تنبيهات مشخصي براي دروغگويي داشته باشيد. البته قبل از اينكه اين قوانين را اجرا كنيد بايد كاملا آنها را به كودك شناسانده و توضيح دهيد. دقت كنيد كه تنبيه شما در مورد كارهاي غلط كودك با تنبيه شما در مورد دروغگويي تفاوت داشته باشد و اگر كودك رفتار غلطي را انجام داده اما حقيقت را به شما ميگويد، تنبيه او بايد كمتر از وقتي باشد كه هم كار نادرست را انجام داده و هم در مورد آن به شما دروغ گفته است. به اين ترتيب، كودك تشويق ميشود كه حقيقت را بگويد.
ثابتقدم باشيد: اگر قرار است دروغگويي تنبيهي بهدنبال داشته باشد، هر بار كودك دروغ ميگويد بايد با همان تنبيه مواجه شود. اينكه با بعضي از دروغها برخورد كنيد و با بعضي نه، كودك را گيج ميكند. اگر قصد داريد يك بار او را به دليل دروغگويي تنبيه نكنيد، بايد اين را به او بگوييد. مثلا بگوييد: «خودت ميداني كه جريمه دروغگويي در خانه ما اين است كه از بستني بعد از شام خبري نيست، ولي چون بعدش خودت حقيقت را گفتي و چون امروز به مامان كمك كردي، جريمهات را ميبخشم.»
به دروغگو جايزه ندهيد: اگر كودك بتواند با دروغ گفتن به خواستههايش برسد، بيشتر دروغگويي را ادامه خواهد داد. بنابراين وقتي متوجه دروغگويي فرزندتان شديد، بايد حتما او را از منفعتي كه دنبالش بوده محروم كنيد و به او توضيح دهيد چون دروغ گفته، به خواستهاش نميرسد.
دك را خجالت ندهيد:وقتي فرزندتان دروغ ميگويد، بايد به او بگوييد:«من از اين كارت خوشم نميآيد» نه اينكه «من از تو خوشم نميآيد» يا «من تو را دوست ندارم.» كودكان بايد بفهمند به دليل رفتارشان است كه تنبيه ميشوند، نه به دليل اينكه خودشان آدم بدي هستند، والدين آنها را دوست ندارند.
كودك را به دام نيندازيد: وقتي ميدانيد او كار اشتباهي كرده نبايد بهدنبال اعتراف گرفتن باشيد، مثلا نبايد از او بپرسيد: «اين كار، كار تو بود؟» وقتي جواب را ميدانيد، پرسشهاي شما نه تنها كمكي به حل مشكل نميكند بلكه كودك را در وضعيتي قرار ميدهد كه دروغ بگويد. خيلي از بچهها در چنين موقعيتهايي براي فرار از تنبيه دروغ ميگويند.