كودك را به غذاهاي كمنمك عادت دهيد. خوردن سالاد، سبزيها و ماست را در برنامه او بگذاريد و اجازه دهيد با تنوع غذاها و چگونگي مصرف آنها آشنا شود.
والدين و به خصوص مادران گاهي از وضعيت تغذيه كودكشان در رنج و عذاباند. آنها گله ميكنند كه اين بچه لج ميكند، غذا نميخورد، در موقع غذا خوردن بازي در ميآورد، گريه ميكند، غذا را پرت ميكند و يا آن را تف ميكند. راستي، چرا كودك اين چنين رفتارهايي را دارد؟ آيا شما هم با اين مشكل مواجه ايد؟
رفتارهاي نامناسب هنگام غذا خوردن مادر را كلافه ميكند. گاهي صحنه غذا دادن به كودك بيشباهت به صحنه جنگ مادر و كودك نيست. گاهي مادر متوسل به زور ميشود و گاهي با التماس و خواهش سعي ميكند لقمهاي غذا در دهان بچه بگذارد و حتي براي خوردن غذا جايزه تعيين ميكند. در بعضي از خانوادهها همگي بسيج ميشوند. يكي شكلك و ادا درميآورد، يكي كودك را سواري ميدهد و بازيهاي ديگري مثل اينكه قاشق، هواپيما و يا ماشين است و ميخواهد برود در جايگاه و بالاخره اين كودك لجباز همه را بازي ميدهد و عاقبت غذاي كافي هم نميخورد. در حقيقت اين، مادر است كه در اين جنگ اغلب شكست ميخورد و كودك به لجبازيهايش ادامه ميدهد.
● كدام كودك، كدام تغذيه؟
▪ روانشناسان، كودكان را به سه دسته تقسيم ميكنند:
ـ كودكان بدخلق: به طور معمول ۱۰ درصد كودكان در اين دسته قرار ميگيرند.
ـ كودكان راحت: خوشبختانه حدود ۴۰ درصد كودكان در اين دسته هستند.
ـ كودكان ديگر: به طور معمول تركيبي از شخصيت دو دسته ديگر دارند.
والدين كودكان بدخلق به طور معمول احساس خوبي از اين مجادله هميشگي ندارند و احساس ميكنند در اداره كودك خود ناتواناند و از اين مساله در رنج هستند.
● هزار و يك پرسش
آيا كودك شما جزو اين دسته است و شما نگران سلامت او هستيد؟ آيا احساس عجز و ناتواني ميكنيد، به طوري كه تصميم گرفتهايد به يك متخصص تغذيه يا روانشناس كودك مراجعه كنيد؟
البته توصيههايي كه در اين مقاله به آنها ميپردازم، تا حدي به شما كمك ميكند چون ممكن است واقعا رفتارهاي شما باعث به وجود آمدن اين مشكل شده باشد.
رابطه ميان شما و كودكتان تا دو سه ماه اول زندگي چگونه بوده است؟ آيا توانستهايد با ارتباطي موثر الگوي خواب و بيداري، گرسنگي و سيري و حالات فيزيولوژيك كودكتان را درك كنيد؟ آيا علايم او را شناختهايد؟ اگر خودتان به دلايل افسردگي يا هر اختلال ديگري توانايي درك اين علايم را نداشتهايد و نتوانستهايد نيازهاي او را كه نميتوانسته بيان كند، درست تعبير كنيد، آيا زمينهاي براي اين جدايي فراهم نكردهايد؟
اگر اين مشكلات درك شده باشند و زود به فكر چاره افتاده باشيد، ميتوانيد با تامل بيشتر و مشاوره با روانشناسان تا حدود زيادي از ادامه اين كنش و واكنش جلوگيري كنيد. گاهي علت اصلي چيز ديگري است.
● من نيازهاي ديگري دارم
كودك تا شش ماهگي ارتباط موثرتري با مادر برقرار ميكند. او را ميشناسد و به او دلبسته و وابسته است. حال اگر مادر در دسترس نباشد و يا وقتي كه هست به دليل خستگي و ساير كارهايي كه انجام آنها را ضروري ميداند به كودك توجه نشان ندهد و خلاصه اين رابطه عاطفي مخدوش شود، كودك درست تغذيه نميشود. كودك دلبسته به مادر، به رابطهاي گرم و صميمانه نياز دارد. اين دلبستگي دو طرفه است. براي برقراري همين ارتباط و دلبستگي است كه تماس پوست مادر با نوزاد را در ساعت اوليه پس از زايمان ضروري ميدانند. چون اين عمل روند دلبستگي را سرعت ميدهد. مادر در همان لحظه كه نوزادش را درست بعد از زايمان روي سينهاش قرار ميدهد، احساس ميكند موجودي بسيار نزديك و عزيز مال اوست، از جنس او، از بدن او، از جان او تغذيه شده و عشق و نزديكي بسيار عميقي را حس ميكند. رفتارهاي مناسب مانند در آغوش گرفتن او در هنگام گريه، موجب قطع گريه كودك ميشود چون موجب اعتماد به نفس كودك است. اگر مادري مضطرب و افسرده و نسبت به كودك خود بيتفاوت باشد، اين حالات روي كودك اثر ميگذارد و او را نيز مضطرب ميكند. بعضي مادران ميپرسند كه با وجودي كه به كودك خود عشق ميورزند، هميشه در موقع غذا دادن مشكل دارند. شايد كودك با غذا نخوردن در واقع پيامي را به مادر ميرساند. او ميخواهد از بيتفاوتيهاي، مادر در زمانهايي كه او احساس نياز به مادر ميكرده، انتقام بگيرد چون احساس ميكند و به تدريج دريافته است كه تنها غذا دادن به او از نظر مادر مهم است. او به اين وسيله پيامي را به مادر ميرساند. او در اين پيام ميگويد كه فقط غذا دادن مهم نيست. او ميگويد من نيازهاي ديگري هم دارم. در حقيقت او توجه بيشتري ميطلبد، از مادر، از پدر، از ساير اوليا. گاهي كودك در صحنه جنگ غذا ميخواهد از مادر به دليل بيتوجهيهاي گذشتهاش انتقام بگيرد چون ميداند كه ميتواند به اين وسيله مادر را عصبي و ناراحت كند چون مادرش به ساير نيازهاي او بيتوجه بوده است.
خودتان را جاي كودك بگذاريد كه چنين انتظار توجهي دارد. مادر زماني كه در منزل است، به خصوص اگر شاغل باشد، در فرصت كم ميخواهد به بسياري از كارهاي خانه برسد. كودك به دنبال اوست. او ميخواهد مادر در بازيهاي او مشاركت كند يا با او حرف بزند، به سراغ مادر ميرود ولي اغلب با بيتوجهي و گاهي فرياد مادر مواجه ميشود كه او را به شدت از خود ميراند. ممكن است بعضي جملات مادر را كه «مردم ازدست تو بچه»، «برو بگذار كارهايم را بكنم» و «از دستت خسته شدم» نفهمد ولي احساس تلخي آن را درك ميكند. جملات خشن او را به دنياي تنهايي خودش ميكشاند و از مادر دلگير ميشود. تنها زماني كه اين دلگيريها را پاي مادر مينويسد و از او انتقام ميگيرد، زماني است كه مادر به سوي او ميآيد و آن هم موقع غذا دادن به اوست. كودك ميداند چقدر براي مادرش مهم است كه او غذا بخورد. كودك گرسنه است ولي ترجيح ميدهد گرسنه بماند با نخوردن، با پرت كردن غذا، با تف كردن و يا فرار از صحنه غذا، بر مادر فايق آيد و به اصطلاح بچههاي امروز، مادر را سركار بگذارد!
مادراني كه شغل خارج از منزل دارند گاهي بيشتر در معرض اين رفتارها قرار ميگيرند و نميدانند چه كنند. براي اين مادران بايد گفت كه در ابتدا مراقب كودك را درست انتخاب كنند. مراقب اگر در منزل و يا در مهد كودك باشد بايد بتواند به نيازهاي كودك پاسخ دهد، اگرچه جاي مادر را نميگيرد ولي دنياي تنهايي كودك را پر ميكند و مادر نيز بايد در كنار او با عشق و علاقه به كودك رسيدگي كند. در تمام مدتي كه در كنار كودك هستيم بايد بهعنوان يك موجود كه در حال ضبط تمام گفتگوها، عكسالعملها، رفتارها و نگرش او نسبت به مسايلي اجتماعي ارتباطي است، بينديشيم. او به سرعت در حال دريافت تمام اين رفتارها و يادگيري و نتيجهگيري است. او از والدين خود الگو ميسازد و چون والدين زمان بيشتري با كودك هستند، نقش مهمي در رفتارها و آينده او دارند. فراموش نكنيم كه غذا دادن يكي از مهمترين عوامل موثر و تقويت كنندههاي رفتاري است، بنابراين بايد دادن غذا زماني باشد كه كودك از نظر عاطفي- رواني و جسمي آماده غذا خوردن باشد.
● رفتارهاي مهم تغذيهاي كودك
براي كودك فضاي دلنشين و جاي راحتي را انتخاب كنيد. غذا بايد به او دور نباشد تا تحت فشار قرار گيرد. بشقاب را نزديك به او بگذاريد.
هميشه وقت معيني را به غذا خوردن اختصاص دهيد چون اين كار اشتهاي كودك را تحريك ميكند. رنگ مواد غذايي بسيار مهم است. كودكان رنگهاي متنوع را دوست دارند. سبزيهايي مانند هويج پخته و سبزيهاي سبز در كنار هم ميتواند براي او جذاب باشد.
بايد حوصله و وقت كافي براي اين كار در نظر گرفت و با آرامش به او غذا داد.
بهتر است بشقاب، قاشق و ساير وسايل غذاخوري كودك از جنس نشكن باشد.
ليوان كودك را كوچك انتخاب كنيد كه بتواند با دو دست آن را بردارد.
آب ميوه طبيعي بهتر از هر نوشيدني ديگري است.
اگر كودك يك ماده غذايي را نميپذيرد و آن را نميخورد، نسبت به سليقه او با احترام برخورد كنيد. آن ماده را كنار بگذاريد ولي در روزهاي بعد امتحان كنيد.
اگر كودك خسته است، به او غذا ندهيد و بگذاريد استراحت كند. هرگز نبايد زمان غذا خوردن براي او تبديل به يك خاطره ناخوشايند شود.
محيط اطراف كودك در زمان غذا دادن بايد آرام باشد. صدا حواس او را متوجه اطراف كرده و توجه او را از غذا خوردن سلب ميكند.
يك نوع غذا در وعدههاي متوالي، كودك را از آن غذا رو گردان ميكند. تنوع را در وعدههاي غذايي او رعايت كنيد.
درباره رفتارهاي كودك عكسالعملها نبايد متفاوت باشد. به طور مثال اگر غذا را پرت كرد، نبايد گاهي خنديد و گاهي او را تنبيه كرد. هميشه در زمينه رفتارهاي نامناسب كودك نشان دهيد كه كار خوبي انجام نداده است.
● اگر كودكتان يك تا سه سال دارد
رنگ و ظاهر غذا، توجه كودك را جلب ميكند.
در اين سن او مايل است با دست غذا بخورد. بگذاريد احساس استقلال كند.
يك قاشق به دست كودك دهيد و خودتان با قاشق ديگر به او غذا بدهيد. احساس در دست گرفتن قاشق به او احساس استقلال ميدهد.
صداي اطراف محيط را كم كنيد. تلويزيون و راديو را خاموش كنيد.
هميشه از بشقاب و وسايل غذاخوري خاص كودك استفاده كنيد.
اگر روزي اشتهاي او كم است خيلي اصرار نكنيد كه بايد حتما بشقابش را تمام كند.
كودكان نوپا نشستن طولاني را تحمل نميكنند. صبور باشيد. ممكن است سفره را ترك كند و باز برگردد.
غذا نبايد داغ يا سرد باشد.
كودك دوست دارد با غذا بازي كند و ريخت و پاش كند. او را براي اينگونه كارها تنبيه نكنيد.
● اگر كودكتان سه تا پنج سال دارد
كودك را با غذاهاي گوناگون آشنا كنيد. در زماني كه با هم غذا ميخوريد، افراد خانواده الگوي كودك هستند. هرگز نگوييد غذايي را دوست نداريد چون كودك از شما تقليد ميكند.
اگر غذاي جديدي سرسفره است، ابتدا بزرگترها بايد آن را بخورند تا كودك تقليد كند.
ميانوعدههاي كودك نبايد از مواد قندي و كمارزش و يا پركالري باشد چون علاوه بر اينكه اشتهاي او را كم ميكند، موجب فساد دندان، لاغري يا چاقي او ميشود.
اصول ارزشي خانواده و نگرش آنها به غذا خوردن بسيار مهم است و بايد با مهر و محبت آنها را به كودك ياد داد.
هنگام غذا خوردن، محيط بايد آرام و دوستانه باشد. امر و نهي و اعمال روشهايي تربيتي هنگام غذا خوردن مناسب نيست.
كودك بايد طي روز تحرك كافي وخواب كافي داشته باشد. بيتحركي و كمخوابي روي اشتهاي او اثر ميگذارد.
بشقاب و لوازم غذا خوري كودك بايد مخصوص باشد و هميشه از آنها براي غذا دادن به او استفاده كنيد.
اگر غذا به گونهاي است كه كودك براي خوردن احتياج به كمك دارد، برايش انجام دهيد. به طور مثال غذا را به تكههاي كوچك تقسيم كنيد تا بتواند به راحتي آن را بخورد.
كودك ممكن است غذاهاي جديد را اول دستكاري كرده و بعد بخورد. اين رفتار طبيعي است.
اگر غذاي جديد را دوست نداشت، از او بخواهيد كه آن را بو كند، لمس كند و كمي از آن را بچشد ولي اصرار به خوردن آن نكنيد.
غذاي جديد را زماني كه كودك خيلي گرسنه است، به او بدهيد.
اگر غذاي جديد را دوست ندارد، در هفتههاي بعد امتحان كنيد و به انتخاب كودك احترام بگذاريد.
كودك را به غذاهاي كمنمك عادت دهيد. خوردن سالاد، سبزيها و ماست را در برنامه او بگذاريد و اجازه دهيد با تنوع غذاها و چگونگي مصرف آنها آشنا شود.