آيا دستانتان را بيش از چهار مرتبه در طول روز ميشوييد؟ آيا به خاطر اعتقادات خاصتان، هرگز حاضر نيستيد از زير يك نردبان رد شويد؟ آيا هميشه از مقدار پول موجود در كيف پولتان آگاهيد؟
هر چيز جديدي كه وارد خانهمان ميشد بايد ميشستم و ضدعفوني ميكردم. اگر هم قابل شستوشو نبود، دور ميريختم، من حتي نان را هم آب ميكشيدم و ميخوردم!
در بين مردم تنها بخش كوچكي از اعمال اجباري مثل شستشو و نظم به عنوان وسواس تلقي ميشود و ريشههاي اصلي آن، يعني رفتارهاي اجتنابي و انزجاري بهكلي ناديده گرفته ميشود.
خيلي از افراد فكر ميكنند اختلال وسواس اجباري در خانمها بيشتر است، اما برخلاف تصور عموم احتمال ابتلاي مرد و زن به OCD (اختلال وسواس اجباري) يكسان است، اما در گروه سني نوجواني، ميزان ابتلاي پسران از دختران بيشتر است و منشاء ژنتيك دارد؛ از سوي ديگر ميزان ابتلاي افراد مجرد به اين اختلال، بيشتر از متاهلهاست و به طور كلي ميزان شيوع اختلال وسواس اجباري، 2 تا 3 درصد است.
اما وسواس چيست؟ پرويز مراديان زند روانشناس، در اين باره به شبكه ايران ميگويد: اختلال وسواس يا به صورت ذهني است يا به صورت شخصيتي.
او ادامه ميدهد: از منظري ديگر اختلال وسواس به دو دسته ديگر نيز قابل تقسيم بندي است؛ دسته اول افرادي هستند كه موجب آزار و اذيت ديگران ميشوند به اين معني كه از ديگران ميخواهند تا يك عمل را تكرار كنند، يا مرتب و منظم باشند.
مراديان ادامه ميدهد: فرض كنيد خانم خانه داري كه دايم از افراد خانواده ميخواهد تا دست و پاي خود را بشويند، اين اختلال در دسته اختلال شخصيتي وسواسي نيز قرار ميگيرد.
اين روانشناس باليني با بيان اين مطلب كه بخش عمده اختلالهاي وسواسي در دسته اختلال اضطراب وسواسي قرار ميگيرد، افزود: وسواس تكرار يك عمل آگاهانه است به نحوي كه فرد به بيهوده بودن عمل خود اشراف دارد اما او صرفا جهت كاهش اضطراب خود اقدام به عمل وسواسي ميكند.
نشانههاي وسواس چيست؟ مراديان در اين باره ميگويد: اولين نشانه اين است كه فرد به بيهوده بودن عمل خود اشراف دارد. دو اينكه فرد با تكرار عمل وسواسي ميزان اضطرابش كاهش پيدا ميكند، ديگر اين كه فرد به سختي كثيف نبودن يك شي يا مكان را ميپذيرد.
آيا هر نوع توجه به پاكيزگي نشانه وسواس است؟
نشان دادن درجاتي از پاكيزگي و توجه به جزئيات متناسب به نظر ميرسد و حتي به هنگام رشد و بالغ شدن به عنوان نشانههايي از بلوغ در كودكان در نظر گرفته ميشود.
همين طور، هر كسي يك شيوه و اسلوب براي انجام كارهاي خود دارد. فقط زماني كه افكار و رفتارها به طور افراطي انجام شود و يا به جاي كمك، در فعاليتهاي روزمره زندگي تداخل كند، بايد به اختلال وسواس مظنون بود. بنابراين افراد داراي اختلال وسواس زمان زيادي را صرف انجام تشريفات يا اجتناب از رفتارهاي (خاص) ميكنند، طوري كه مسائل مهم زندگيشان مورد غفلت قرار ميگيرد.
آنها آنقدر زمان صرف بهداشت شخصي خود ميكنند كه از كلاس جا ميمانند. آنها ممكن است آنقدر نگران ميكروب و آلودگي باشند كه از صرف غذا در سالن غذاخوري و به همراه دوستانشان خودداري نمايند. آنها همچنين ممكن است به خاطر ترس و شرمندگي از فاش شدن نشانههاي وسواسيشان در پيش ديگران از فعاليتهاي اجتماعي خودداري كنند.
توصيه به خانوادهها:
۱ – استرس و موارد بحران وضعيت بيمار را بدتر كرده و احتمال عود را افزايش ميدهد لذا علي رغم ايجاد مشكلات و آشفتگي در خانواده به واسطه اين بيماري در منزل سعي نمايند فضاي با آرامشي برقرار باشد.
۲ – بيمار رواني نياز به درك خود از طرف ديگران دارد لذا پائين آوردن انتظارات به طور موقت، مهربان و شكيبا بودن كمك كننده خواهد بود.
۳ -بدانيد بيمار براي رفع اضطراب خود دست به اعمال و مناسك وسواس گونه ميزند و هيچ كس به اندازه خود او از رفتارهايش متنفر نميباشد، لذا از قضاوت و يا مسخره نمودن اعمال او حذر نمايند.
۴ – شما درگير رفتارهاي وسواسگونه بيمار نشويد اما حد و حدود اين اعمال بايد به روشني مشخص شده و فرد وسواسي طبق همان محدوديتها و قواعد عمل نمايد.
۵ – به بيمار جهت ترك اعمال خود فشار وارد نياوريد ولي به طور دائم به تكاليفي كه درمانگر براي انجام تكاليف خاص تعيين نموده گوشزد نمايند.
۶ – حركات رفتاري كه براي بيمار بسيار سخت است و قادر به انجام آن نمي باشد به صورت آهسته و در دراز مدت تغيير دهيد و هميشه تغييرات را به بيمار گوشزد نمائيد.
۷- خشونت، تهديد به خودكشي و يا ديگر كشي را جدي بگيريد.
۸- بايد مواظب اعتماد به نفس بيمار باشيد بجاي او تصميم نگيريد ولي در تصميم گيري او را كمك نمائيد .
۹ – فعاليتهاي روزانه دويدن، شنا، ورزشهاي گوناگون كه باعث صرف انرژي مي شود را زياد نمائيد.